به گزارش مشرق، کیهان نوشت: پای درد دلهای محمدرضا فخرالساعه که مثل بسیاری دیگر از همرزمان شیمیایی
خود درگیر امور درمانی و معالجه است،نشستیم. او سخنان خود را این گونه آغاز
کرد:
از کهنه رزمندگان دفاع مقدس هستم با بیش از 70 ماه حضور داوطلبانه در
جبهه. از 15 سالگی پایم به جبهه باز شد. طی سالهای بعد از جنگ نیز بیش از
60 بار در بیمارستان بستری شدهام.
او از توضیح درباره خودش گذشت و به
بازتاب رنجهای سایر رزمندگان پرداخت و گفت: بخشی از بچههای رزمنده هستند
که نه شغلی دارند و نه درآمد و نه حتی بیمه. برخی هم مثل خود من سالها
طول کشید تا پرونده شان به بنیاد شهید برود. ما در دوران دفاع مقدس
رزمندههایی داشتیم که گاهی علی رغم مجروحیت یا شیمیایی شدن اما
میایستادند و در برابر دشمن مقاومت میکردند. خصوصا سالهای آخر جنگ ما از
این نمونهها کم نداشتیم.
اما امروز برخی از همان رزمندهها طوری فراموش
شدهاند که گویی یک بار مصرف هستند. گاهی با خودم میاندیشم که من که در
تهران هستم و برخی از مسئولان هم من را میشناسند این گونه فراموش میشوم،
رزمندهها و جانبازان گمنام و مظلومی که در مناطق دور افتاده هستند چه
میکشند؟
فخرالساعه اظهار داشت: امروز دور تا دور کشور ما را جنگ و
کودتا و خون ریزی گروههای تروریستی و ... در بر گرفته است. اما خون شهدا و
از خود گذشتگی رزمندگان باعث شد تا از آمریکا که شیطان بزرگتر است گرفته
تا بقیه شیطانهای کوچکتر جرأت نمیکنند تا به کشور ما نگاه چپ کنند. اما
سوال است که چرا از افرادی که ما امنیت و مقاومت کشورمان را به آنها مدیون
هستیم، غفلت میشود و برخی از دولتمردان ما صاحبان حقوقهای نجومی را
«ذخیره نظام» معرفی میکنند؟تا به حال دو بار وزیر محترم بهداشت را دیدم و
از ایشان درخواست دیدار و رسیدگی به جانبازان مظلوم کردم. اما ایشان هیچ
وقت توجهی به این درخواست نکردند و به جایش چند وقت پیش در مصاحبهای گفت
که به سران فتنه که در حصر هستند، بطور جدی رسیدگی میشود.
یعنی وزیر
بهداشت نسبت به کسانی که سرمایه اسرائیل هستند و این همه امکانات در اختیار
دارند، دغدغه دارند، اما بچههای جنگ و سایر محرومین را فراموش
میکنند! این جای تأسف است که یک عده خودشان و خانواده شان از چنین امکانات
یا حقوقهای نجومی برخوردار هستند و عدهای که خود را فدای این کشور کردند،
با غفلت مواجه هستند.
وی تأکید کرد: در کشورهای اروپایی و آمریکایی که
معمولا به ناحق علیه دیگران جنگ راه میاندازند هم وقتی سربازها از جنگ
برمیگردند به آنها رسیدگی میکنند اما در کشور ما شرایط فرق میکند. خود
من مدتی به دانشگاه رفتم اما به خاطر مشکلات و هزینه زیاد، مجبور شدم که
تحصیلاتم را رها کنم.